حسن گلمرادی- عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش بانکداری ایران: در سالهای اخیر، اقتصاد ایران تحت تاثیر نوسانات شدید نرخ ارز و تحولات سیاسی قرار داشته است. در این شرایط، بانک مرکزی به عنوان نهاد مسئول سیاستگذاری اقتصادی، تلاش کرده است تا با اتخاذ تدابیر مناسب، ثبات را به بازار ارز بازگرداند. اقدامات بانک مرکزی در یک سال اخیر به طور قابل توجهی توانسته است انتظارات تورمی و نرخ ارز را مدیریت کند. نرخ ارز به عنوان یک متغیر کلیدی در اقتصاد، تاثیرات عمیقی بر سایر متغیرهای کلان اقتصادی، به ویژه تورم، دارد. تغییرات نرخ ارز، به ویژه افزایش آن، میتواند به طور مستقیم بر قیمت کالاها و خدمات تاثیر بگذارد. به همین دلیل، مدیریت صحیح نرخ ارز میتواند به عنوان ابزاری برای کنترل تورم در کوتاهمدت مورد استفاده قرار گیرد.
با این حال، در بلندمدت باید به بنیانهای واقعی نرخ ارز توجه شود. گسترش صادرات، افزایش کالاهای ارزآور و توسعه ارتباطات با کشورهایی که صادرات ایران به آنها مورد نیاز است، از جمله اقداماتی هستند که باید در نظر گرفته شوند. در این راستا، تقویت طرف عرضه بازار ارز نیز بسیار حیاتی است. برای مدیریت موثر نرخ ارز، باید به افزایش توان صادراتی، رفع تحریمها و مدیریت کالاهای وارداتی توجه شود. این اقدامات میتواند به تراز تجاری مثبت در بلندمدت کمک کند و ثبات بیشتری به بازار ارز ببخشد.
بازار ارز به شدت تحت تاثیر شوکهای سیاسی، بینالمللی و منطقهای است. رفتارها و اظهارات سیاسی میتوانند تاثیرات معناداری بر نرخ ارز داشته باشند. در شرایطی که منطقه با اتفاقات غیرقابل پیشبینی مواجه است، توانایی بازار ارز در کاهش تاثیر این عوامل برونزا، موفقیتی نسبی به شمار میآید. یکی از نکات کلیدی در این زمینه، پیشبینیپذیری نرخ ارز برای تجار و فعالان اقتصادی است. نرخ ارز وقتی پیشبینیپذیر باشد، به عنوان یکی از دو یا سه متغیر کلیدی اقتصاد شناخته میشود. در یک اقتصاد باز که صادرات و واردات آن به حجم تولید ناخالص داخلی (GDP) وابسته است، نرخ ارز تاثیر زیادی بر تورم و میزان واردات دارد. بنابراین، مدیریت صحیح نرخ ارز در کنار مدیریت تقاضا میتواند به ایجاد ثبات نسبی در بازار کمک کند.
در شرایط تحریمی کنونی، پیمانهای دوجانبه پولی به ویژه میان ایران و روسیه، موضوعی است که باید به آن توجه شود. این پیمانها میتواند در شرایط تحریمی مفید باشد، اما تاثیر آن به مزیتهای نسبی دو کشور بستگی دارد. اگر بتوانیم با کشورهایی که ۷۰ تا ۸۰ درصد نیازهای وارداتی ما را تامین میکنند، پیمانهای دوجانبه امضا کنیم، میتواند اثرگذار باشد.
با این حال، ارتباط با کشورهایی که حجم تجارت کمتری با ایران دارند، تاثیر چندانی نخواهد داشت. به عنوان مثال، در صورتی که واردات ایران عمدتاً از کشورهای چین و امارات باشد، پیمانهای دوجانبه با این کشورها میتواند موثرتر از ارتباط با کشورهایی باشد که وابستگی تجاری کمتری دارند. در نهایت، میتوان گفت که اقدامات بانک مرکزی در مدیریت نرخ ارز و پیشبینیپذیری آن، در شرایط کنونی اهمیت زیادی دارد. این اقدامات نه تنها میتواند به ثبات بازار ارز کمک کند، بلکه باید به بنیانهای اقتصادی و تجاری کشور نیز توجه ویژهای شود. بهبود روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای هدف و تقویت توان صادراتی، از جمله اقداماتی است که میتواند به رشد و ثبات اقتصادی کشور در بلندمدت منجر شود.
نظر شما